سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند
سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند

فقر از دیدگاه دکتر شریعتی

فقر از دیدگاه دکتر شریعتی


فقر
میخواهم بگویم ……
فقر همه جا سر میکشد …….
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ……فقر ، چیزی را ” نداشتن ” است ، ولی ، آن چیز پول نیست ….. طلا و غذا نیست…….
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ……
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ……
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …..
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …..
فقر ، همه جا سر میکشد …….
فقر ، شب را ” بی غذا ” سر کردن نیست …

فقر ، روز را ” بی اندیشه” سر کردن است

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ق.ظ http://mamall33.blogsky.com

میبینم که سخت فعال شدی
مثل اینکه می خوای روی منو کم کنی ها بلا

نه بابا هنوز خیلی مونده به پای شما برسیم.




هنوز اندازه تو اینقدرام بی کار نشدم.

که روزی 12ساعت بشینم پای کامپوتر.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد