سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند
سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند

زری دلنشین

زری دلنشین شاعره باهوش، جواب دندان شکنی به این شاعر چشم هیز داده

خواهرم ای دختر ایران زمین

در خیابان چهره آرایش مکن ..... از جوانان سلب آسایش مکن

زلف خود از روسری بیرون مریز ..... در مسیر چشمها افسون مریز

یاد کن از آتش و روز معاد ..... طره گیسو مده در دست باد

خواهرم دیگر تو کودک نیستی ..... فاش تر گویم عروسک نیستی

خواهرم ای دختر ایران زمین ..... یک نظر عکس شهیدان را ببین

خواهرم این لباس تنگ چیست ؟ ..... پوشش چسبان رنگارنگ چیست ؟

خواهرم اینقدر تنازی مکن ...... با اصول شرع لجبازی مکن

در امور خویش سرگردان مشو ..... نو عروس چشم نامردان مشو

زری دلنشین

ای فلانک خاک عالم بر سرت ..... گر چنین گویی سخن با خواهرت

خواهر تو نیستم البته من ..... پس فزونتر از دهانت زر نزن

چشم هیز و خوی بد ، فکر پلید ...... از دل هر مصرعت آمد پدید

زشتی دید و کلام ذات تو ..... هست پیدا در همه ابیات تو

از خرد چون کم رسیده سهم تو ..... نیست زیبایی من در فهم تو

هم نگفته با تو هیچ آموزگار ..... هست طنازی به تای دسته دار

یا نمیدانند عشاق حسین ..... فرق ساده را میان تا و طین

همچنین آرایش من ای عمو ..... در خیابان نیست ، کم یاوه بگو

جای آرایش چه نزدیک و چه دور ..... سالن زیبایی است ای بیشعور

من لباس تنگ میپوشم ، بله ..... پوشش خوشرنگ میپوشم ، بله

میشوم طناز و زیبا و ملوس ..... میخرامم در چمن چون نوعروس

زلف خود ریزم برون از روسری ..... میکنم در چشم مردان دلب


طره گیسو دهم در دست باد ..... گور بابای تو و روز معاد..
نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:10 ب.ظ http://mamall33.blogsky.com

ای بابا
ازدست این جوان ها

تو با کدومشون موافقی؟؟؟

محمدرضا پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ http://mamall33.blogsky.com

با هیچکدوم
هردوشون زر زیادی زدن !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد