سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند
سنگ صبور

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند

شیرین عبادی

شیرین عبادی:



از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ، من یک فمینیست هستم. اولین بارجرقه های فمینیسم من در سن کودکی زده شد وقتی دیدم که مادر بزرگم پسرهای فامیل را شومبول طلا خطاب می کند و آنها حق دارند با شورت دور حیاط بدوند ولی اگر من جوری بنشینم که دامنم درست نباشد همه بسیج می شوند تا دامن مرا روی پاهای کودکانه و بی خبرم بکشند و مدام گوشزد کنند که درست بنشین.



ذهن پنج ساله ی من نفهمید ( هنوز هم نمی فهمد) که چرا آن چیزی که وسط پای پسر عمه ام است باید با لفظ طلا آراسته شود و حتی گاهی با الفاظ ( شومبولتو بخورم) خورده شود ولی آن چه من دارم مایه‌ی شرمساری است و باید پوشانده شود. ذهن پنج ساله ی من حتی وقتی ده ساله شد نفهمید که چرا آنها باید راحت ته کوچه دوچرخه سواری کنند و من با هزار مکافات ویواشکی رکاب بزنم و روپوش و روسری ام مدام توی چرخ گیر کند و زمین بخورم و همه به من بخندند. او هرگز نفهمید چرا وقتی بالغ شدم و آن دو جوانه ی سرکش در سینه هایم رویید باید آن را زیر مقتعه ی چانه دار بلند و روپوش گشاد پنهان کنم و قوز کنم تا برجستگی های بدنم را از چشم ها بپوشانم. ذهن من هرگز نفهمید چرا هرچه مربوط به زنانگی من است زشت و پنهانی و گناه آلود است و هرچه مربوط به مردانگی پسر هاست قابل افتخار و ستودنی و حتی به روایتی خوردنی است. ذهن من هنوز پنج ساله است، نمی فهمد چرا به عنوان یک دختر ناقص و نیمه است؛ نمی فهمد چرا همه برایش دنبال شوهر می گردند فکر می کنند که بدون مرد کامل نیست. نمی فهمد چرا مادرش مدام می پرسد این پسره کیه که هر شب زنگ می زند؟ اگر دوستت داره باید بیاد خواستگاریت. او انقدر بچه است که فقط برای پوز زنی مادرش به آن پسر میگوید بیا خواستگاریم والکی الکی زن مردی می شود که دوستش ندارد. او حتی نمی فهمدچرا درخانواده ی آن مرد، مردها یک طرف مجلس عرق می خورند و بحث سیاسی می کنند و زنها طرف دیگر ظرف می شورند و مزخرف می بافند. او نمی فهمد که چرا شوهرش التماس می‌کند که لطفا جلوی فامیل من سیگار نکش وقتی خودش می کشد. او نمی فهمد چرا سیگارکشیدن مرد درست است و سیگار کشیدن زن نا درست. او نمی فهمد چرا وقتی مردش را نمی‌خواهد سالها باید دنبال طلاق بدود در حالیکه اگر مرد بود در یک هفته می توانست زنش را طلاق بدهد ذهن من هنوز پنج ساله است. این ذهن پنج ساله دو برابر پسر های هم دوره اش زحمت کشیدتا دانشگاه برود ، آنها خرخون لقبش دادند. این ذهن پنج ساله بین همه ی دانشجوهای ورودی‌اش شاگرد اول شد تهمت زدند که معلوم نیست با کدام استاد روی هم ریخته است. بعدها مجبور شد هر تشخیص را دو بار تکرار کند برای آنکه چون زن بود حرفش نصف یک مرد ارزش داشت. مجبور شد از زبان یک پزشک همکار( که زن بود )بشنود که پیش دکترزن نرو، زن ها همه بیسوادن و هیچ نگوید و دم نزند. مجبور شد دو برابر تلاش کند تانامش نصف اعتباری که باید را بیابد. مجبور شد دو برابر مردها خوب رانندگی کند تامبادا تصادف کند و این جمله را بشنود که ” زن ها دست به فرمون ندارند”. مجبور شد دوبرابر مردهای دور و برش کار کند و دو برابر آنها موفق شود و دو برابر آنها پول دربیاورد و آخر هم ” زن بی سر پرست” نامیده شود. مجبور شد دو برابر مردها وبلاگ بنویسد تا صدایش به جایی برسد و آخر سر هم متهم شود که زنانه نویسی می کند و در واقع “مرد” است.. از همه ی اینها گذشته ،نگارنده زن خوشبختی محسوب می شود. در خانواده ای مرفه و غیرمذهبی بدنیا آمده ، امکان تحصیل و امکان فرار از آن چهارچوب های غیر منصفانه وزشت را داشته است . او هرگز کتک نخورده و نفقه نخواسته و حضانت طفلی را از دست نداده است. با این همه زخمی وخسته است. خسته است از اینکه از زبان مردهای بی خاصیت و احمقی که نصف ضریب هوشی او را ندارند شنیده است که زن ها منطق ندارند، زن ها طنز ندارند، زن ها دست به فرمان ندارند. خسته است از جامعه‌ای که اگر زنی مورد تجاوز قرار بگیرد زن را مورد خطاب قرار میدهد که چرا حجابت کامل نبود و مقصر می شمارند که مرد را گناه انداخته و از مردنمی پرسد که چرا مثل یک حیوان رفتار کرده است. خسته است از جامعه‌ای که اگر زنی مورد خیانت قرار گرفت به او توصیه می کند که صبوری کند و خانمی پیشه کند و بیشتر به مردش توجه کند. خسته است از جامعه‌ای که سزای خیانت در آن برای مرد توجه بیشتر و برای زن سنگسار است. خسته است از جامعه‌ای که زن هایش قوز کرده و ترسیده و تهدید شده اند و مردهایش باافتخار لگن خاصره شان را جلو می دهند و به شومبول های طلای خود می نازند و به خودشان جرات می دهند به زن ها یی که دو برابر آنها قد کشیده اند لقب کوتولگی بدهند. خسته است از جامعه‌ای که زنهایش به کوتولگی خود افتخار میکنندوحاضرنیستند بهای قد کشیدن‌شان را بپردازند و هنوز افسوس تازیانه و تسبیح و ته دیگ را می خورند. ، بر او ببخشایید اوخسته است ازجامعه‌ای که حتی معنی فمینیست را نمی داند (شیرین عبادی)

نظرات 62 + ارسال نظر
خاله سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ق.ظ http://khoone-khale.blogfa.com

غول چراغ منتظر آرزوهاته.میای؟

امینه سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://mane-zesht.blogsky.com

چند وقت قبل ی جایی اینو خونده بودم.ولی ارزش ی بار دیگه خوندن رو داشت...

زهرا سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ

برو بابا عزیز جان!
حرفای یه آدم عقده ایی رو گذاشتی که چی بشه یکی که تو یه همچین خونواده ای بزرگ شده پر از عقده های درونیه خیلی خونواده های گل و روشن فکر و منطقی تو ایران داریم با هاش مخالفم چون حتی اگه درمورد طلاق و خیانت درست گفته باشه دلیل نمیشه دنیا رو انقدر سیاه ببینیم چون همه ی مردای ایرونی این جوری نیستن

سلام عزیز جان
از کجا معلوم که این اتفاقا توی خانوادش افتاده باشه؟؟
قبلا هم گفتم شاید بدترین حالت ممکن رو در نظر گرفته باشه،که مردم بیشتر دقت کنن.

محمدرضا چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ق.ظ http://mamall.blogsky.com

ای امین کجایی ؟
دیدی باجناق عزیزکم از دست رفت
این امین دیگه اون امین سابق دیگه نمیشه !‌
اگه بی هوش نمیکردن بازم یه چیزی !

ای ممد دیدی چطوری شکممه پاره کردن.

از اتاق عمل که امدم بیرون سر خودم نبودم اولین نفر گفته بودم محمدرضا کجاس؟؟

زهرا چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:55 ب.ظ

سلام
چیه خوب چرا تایید نکردی مگه حرف بدی زدم همش حقبقت بود؟
دختره به کل عقده ایه نه فضای خونوادگی درست درمونی داشته نه ازدواج موفقی به سرش زده همه رو به یه چشم نگاه کرده نمیگم 100% همه خوبن ولی 90%که خونواده های گل با سطح فکر بالا داریم تو ایران.

اگه میخوای سلام کنی چرا دیگه فحش میدی؟
مطب رو کامل نخوندی.
از همه ی اینها گذشته ،نگارنده زن خوشبختی محسوب می شود.که در خانواده ای مرفه و غیرمذهبی بدنیا آمده ، امکان تحصیل و امکان فرار از آن چهارچوب های غیر منصفانه وزشت را داشته است . او هرگز کتک نخورده و نفقه نخواسته و حضانت طفلی را از دست نداده است.

به این خاطر این مطلب رو نوشته عزیزم.

خسته است از جامعه‌ای که اگر زنی مورد خیانت قرار گرفت به او توصیه می کند که صبوری کند و خانمی پیشه کند و بیشتر به مردش توجه کند. خسته است از جامعه‌ای که سزای خیانت در آن برای مرد توجه بیشتر و برای زن سنگسار است. خسته است از جامعه‌ای که زن هایش قوز کرده و ترسیده و تهدید شده اند و مردهایش باافتخار لگن خاصره شان را جلو می دهند و به ........ خود می نازند و به خودشان جرات می دهند به زن ها یی که دو برابر آنها قد کشیده اند لقب کوتولگی بدهند. خسته است از جامعه‌ای که زنهایش به کوتولگی خود افتخار میکنند.
مطلب رو تایید نکرده بودم چون دو ساعت پیش از بیمارستان اومدم.
منم خوشحالم که مردم دیگه عقاید پوچ اعراب از کلشون رفته بیرون.
بدبخت به شیرین عبادی خودشو به خاطر کیا تباه کرد.
و من که دارم واسه کیا جوش میزنم.
شوهر شیرین هنوز مثل شیر پشت زنش واساده.

عسل چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 ب.ظ http://melodiiii.persianblog.ir/

سلام گلم
آپم

امیر چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ب.ظ

زهراوالهام اسمانی والباقی همفکراتون اگه فقط یه ذره نه زیاد یه ذره عقل داشتیدهیچوقت این حرفارونمیزدید.خدااول به دادخودتون برسه بعدبه داد اینده این مملکت

Miss F.N پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:16 ق.ظ http://paparazzi96.blogfa.com

____________.♥♫♥.____________.♥. *
____________.♥♫♥♫.______-.♥♫♥. *
____________.♥♫♥♫♥._-.♥♫♥♫. *
_____________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. *
______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. *
_.♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥. * . *
______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * ..
___________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * ..
____________.♥♫♥♫♥._-.♫♥♫♥. * . *. * . * ..
____________.♫♥♫♥.______-.♥♫♥. * .* ..
____________.♥♫♥.____________.♥.

+سلامـ آپمـ ...

shirinam پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ب.ظ http://http://mehrabantarini.blogfa.com/

سلام دوست عزیز واقعا زیبا بود کلا همینطوری موندم تو کف اپت خیلی قشنگ بود مررسی خبرم کردی و مررسی که به وبم اومدی

محمدرضا جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ب.ظ http://mamall.blogsky.com

سلام
واقعا ؟
اونا چی گفتن ؟

الهام چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ب.ظ http://hhttp://elhambb.blogfa.com/

سلام مرسی که اومدی خوشحالم کردی. شادو بهاری باشی..

سلام
خواهش عزیزم
تولدت مبارک.

MH شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:12 ب.ظ

واقعا دلم برای خودمون سوخت.راست میگی.
هههههههههی روزگار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد