سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند

سنگ صبور

ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند

من خدا را دارم



من خدا را دارم،
کوله باری بر دوش،
سفری می باید،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
سازکم با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفر ترسیدی، تو بگو از ته دل،
من خدا را دارم،
من و سازم چندیست،
که فقط با اوییم

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ http://mamall33.blogsky.com

منم همیشه گفتم که ، منم خدا رو دارم
خیلی قشنگ بود
مرسی

فدای تو
قابل نداشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد