من خدا را دارم، کوله باری بر دوش، سفری می باید، سفری بی همراه، گم شدن تا ته تنهایی محض، سازکم با من گفت: هر کجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، تو بگو از ته دل، من خدا را دارم، من و سازم چندیست، که فقط با اوییم
محمد امین
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 ساعت 09:06 ب.ظ
منم همیشه گفتم که ، منم خدا رو دارم
خیلی قشنگ بود
مرسی
فدای تو
قابل نداشت.