آه تا کی ز سفر باز نیایی بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی بازآ
شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد
کرده ای عهد که بازآیی و مارا بکشی
وقت آن است که لطفی بنمایی باز آ
رفتی و باز نمی آیی و من بی تو به جان
جان من این همه بی رحم چرایی باز آ
وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی
گرچه مستوجب صد گونه جفایی بازآ
ها ... !
با کی بودی که باز بیا ؟
این قضیه داره مشکوک میشه
نکنه دلت هنوز پیش یارو ه ؟
آره ؟ ؟ ؟
نه بابا باید از وحشی بپرسی منظورش کیه.
من که جون تو منظوری نداشتم.
واسه تو گفتم شاید منتظر کیس های قبلی باشی.