یک شب به در خانه او رفتم مستیک حلقه به در زدم گمان کردم هستهمسایه ولی پنجره بگشود و بگفتاو ماه عسل رفته/ سپس پنجره بست
نه
نه .ولی میترسم به سر تو بیاد.
از این ترس ها به دل خودت راه نده عزیزم به سر تو نیاد ، به سر من نمیاد
امشب خیلی دلم گرفته کاش اینو نمیخوندم.
نه
نه .
ولی میترسم به سر تو بیاد.
از این ترس ها به دل خودت راه نده عزیزم
به سر تو نیاد ، به سر من نمیاد